کلمه تداوم در لغت نامه به این شکل معنا شده است: پیوستگی و هماهنگی میان اشیاء و قسمت ها. اگر می خواهید برنامه بازاریابیتان موفق شود باید بهطور مداوم پیغامتان را به مشتریانتان برسانید تا آنها شما را بشنوند و بعد از تحلیل آن اقدام به خرید کنند. پیام شما باید به تمام مشتریهایتان برسد اما برای این کار لازم نیست یک کلمه را بارها و بارها تکرار کنید. با این وجود هر راه ارتباطی که انتخاب می کنید باید اصل ایده ای که برای حمایت از استراتژیتان استاده کردید را تقویت کند. این یعنی کل از مجموع قسمت ها بزرگتر است. زمانی که پیام های بهطور مداوم و از طریق روش های مختلف به مشتری منتقل می شوند مشتری کاملا از محصولات و خدمات و راه کارهای شما مطلع خواهد شد. فرض کنیم که یک مقاله عالی در مورد شرکت شما و محصول شما در جایی منتشر شده است و یک مشتری آن را می خواند؛ مثلا شما در نمایشگاهی یک غرفه هم دارید و همان مشتری شرکت می کند. آنها بعداً یکی از تبلیغات شما را در رابطه باهمان مقاله و غرفه می بینند و نام شرکت شما را جستجو می کنند و آخرین مقاله شما را در سایت دانلود می کند. روز بعد یک ایمیل تشکر از طرف شما دریافت میکند و داخل آدرس ایمیل، وبسایت شما با نام آنها و تشکر شما از شرکت در نمایشگاه و دانلود مقاله خواهد بود. شما پیشنهاد بسیار خوبی برای محصول جدیدتان به آنها می دهید و این داستان ادامه پیدا خواهد کرد. با استفاده از پیام های کلیدی از طرق مختلف، مشتری به این نتیجه خواهد رسید که شرکت شما ارزش فکر کردن را دارد. برعکس این داستان هم ممکن است اتفاق بیافتد، مخصوصاً برای شرکت هایی که می خواهند کپی و یا نسخه به روز شده پیامشان را به خورد مشتری دهند.با اینکه هدف این شرکت ها بهتر شدن است اما بعضی مواقع با ایجاد تغییرات هرچند کوچک عواقب ناخواسته ای هم متوجه آن ها خواهد بود. از شعار شرکت گرفته تا امضای ایمیل شما، توضیحات رئیس شرکت، سمینارها، وبسایت و تبلیغات، پیام شما باید بهطور مداوم به گوش مشتری برسد تا بهخوبی شنیده شود.